اثبات زنا (قرآن)در آیات قرآن به راههای اثبات زنا اشاره شده است. ۱ - شهادت دادن چهار مرداثبات زنا منوط به شهادت دادن چهار مرد بر وقوع آن: ۱. «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ...؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از شما مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد؛....» ۲. «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ ...؛و كسانى كه زنان پاکدامن را به زنا متهم مىكنند، سپس چهار شاهد بر مدعاى خود نمىآورند....» اثبات زنا با شهادت شهود یکی از راههای اثبات آن است. امام خمینی در تحریرالوسیله در باره اثبات زنا با بینه و شرایط آن مینویسد: زنا بهوسیله بیّنه ثابت میشود؛ و معتبر است که کمتر از چهار مرد یا سه مرد و دو زن نباشند. و شهادت زنها به طور جداگانه و همچنین شهادت یک مرد و شش زن در آن، و همچنین شهادت دو مرد و چهار زن در رجم، قبول نمیشود و با شهادت دو مرد و چهار زن، حدّ کمتر از رجم بنابر اقوی ثابت است. و اگر کمتر از چهار مرد و آنچه که در حکم چهار مرد است، شهادت دهد، حدّ - اعم از رجم و جلد - ثابت نمیشود، بلکه شهود به جهت افترا حدّ زده میشوند. [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
در شهادت شهود بر زنا، تصریح یا مانند آن بر مشاهده دخول در فرج مانند میلی که در سرمهدان است یا مشاهده بیرون آوردن از فرج، بدون عقد و بدون ملک و بدون شبهه و بدون اکراه لازم است. و آیا کفایت میکند اینکه بگویند: ما سبب تحلیلی بین آنها نمیدانیم؟ بعضی گفتهاند: آری؛ ولی اشبه عدم آن است. و در کفایت شهادت به یقین - اگرچه آن را به چشم ندیده باشد - وجهی است که در این مقام خالی از شبهه نیست. [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
شهادت به طور مطلق، به اینکه شهود شهادت دهند که او زنا کرده و دخول نموده است مانند میل در سرمهدان، بدون آنکه از زمان یا مکان یا غیر آنها ذکری شود کفایت میکند. لیکن اگر خصوصیات را ذکر کنند و شهادتشان در آنها مختلف باشد مثل اینکه یکی از آنها شهادت دهد که او روز جمعه زنا کرده است و دیگری شهادت دهد به اینکه در روز شنبه بوده است، یا بعضی از آنها شهادت دهد که در فلان مکان و دیگری شهادت دهد که در غیر آن مکان زنا نموده است، یا شهادت دهد که با فلان زن زنا نموده است و دیگری شهادت دهد که با غیر آن زن زنا کرده است، شهادت اینها مسموع نمیباشد و حدّ جاری نمیشود و شهود به جهت قذف، حدّ زده میشوند. و اگر بعضی از آنها خصوصیتی را ذکر کند و بعضی از آنها به طور مطلق شهادت دهد آیا این کفایت میکند یا حتماً درصورتیکه یکی از آنها خصوصیتی را ذکر کند، بقیه هم باید آن را ذکر نمایند؟ در آن اشکال است و احوط (وجوبی) لزوم آن میباشد. [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
اگر بعضی از شهود حاضر شود و در غیبت شهود دیگر، به زنا شهادت دهد کسی که شهادت داده به جهت افترا حدّ زده میشود و تا آمدن بقیه برای کامل شدن بیّنه، صبر نمیشود؛ پس اگر سه نفر از آنها بر زنا شهادت بدهند و بگویند: ما نفر چهارمی داریم که بهزودی میآید، هر سه حدّ زده میشوند. البته واجب نیست که به طور یکدفعه حاضر شوند، پس اگر یکی شهادت بدهد و دیگری بدون فاصله بیاید و شهادت دهد و به همین صورت، زنا ثابت میشود و حدّی بر شهود نمیباشد. و اطلاع داشتن آنها از همدیگر در شهادت، معتبر نمیباشد؛ پس اگر چهار نفر بدون اینکه شهادت بقیه را بدانند، شهادت دهند، نصاب، کامل است و زنا ثابت میشود. و اگر بعضی از شهود بعد از حضور همه آنها برای شهادت، شهادت بدهد و بعضی از آنها نکول کند کسی که شهادت داده جهت افترا حدّ زده میشود. [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۳، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فیما یثبت به، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۱.۱ - آورنده شاهدشوهر، موظّف به آوردن شاهد در صورت ادّعاى زنا عليه همسر خود: «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبِينَ وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ؛و كسانى كه زنان خود را به زنا متهم مىكنند، و گواهانى جز خودشان ندارند، هريك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از راستگويان است و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد. آن زن نيز مىتواند كيفر زنا را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد در اين نسبتى كه به او داده از دروغگويان است.» ۲ - سوگند پنجم شوهراثبات زناى همسر در ظاهر با سوگند پنجم شوهر: «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ ... وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبِينَ وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ؛و كسانى كه زنان خود را به زنا متهم مىكنند ... و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد. آن زن نيز مىتواند کیفر زنا را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد در اين نسبتى كه به او داده از دروغگويان است.» ۳ - پانویس۴ - منبع• مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۴۰۰، برگرفته از مقاله «اثبات زنا». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |